ساختار سیاسی چین چگونه است؟
ساختار سیاسی چین چگونه است؟
قبل از سفر یا مهاجرت به هر کشوری بهتر است که تا حدی با ساختار سیاسی آن آشنا شوید. نظام سیاسی هر کشور برگرفته از فرهنگ آن و نشاندهنده میزان آزادیهای اجتماعی و سیاسی در آنجاست. مثلا اگر شما یک زن جوانی ایرانی هستید و قصد مهاجرت به چین دارید، پیش از هر چیز باید بدانید که آیا در چین با تبعیضهای جنسیتی یا نژادی و مذهبی حادی روبرو میشوید یا نه. درواقع شناخت فضای سیاسی و اجتماعی هر کشور به شما اجازه میدهد که با تسلط بیشتری بر فرهنگ کشور مقصد، بتوانید تصمیم به مهاجرت بگیرید.
کشور چین که نام رسمی آن جمهوری خلق چین است پرجمعیتترین کشور جهان محسوب میشود. کشور پهناور چین با گسترده جغرافیایی، فرهنگی، قومی و مذهبی بسیار متنوع خود نیازمند ساختار سیاسی متفاوتی با کشورهای کم جمعیت و نسبتا کوچک اروپایی است. کشور چین سالها تحت حکومت امپراطوریهای مختلف بود تا آنکه در سال ۱۹۱۲ نظام آن به جمهوری تغییر کرد. در سال ۱۹۲۱ حزب کمونیست چین تاسیس شد و به فاصله چند دهه قدرت را در سراسر چین به دست گرفت.
در این یادداشت بنا داریم شما را به طور کلی با ساختار سیاسی چین و حد و حدود آزادی در آنجا آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
آزادیها و ممنوعیتهای فرهنگی در چین
هرچند امروزه چین از لحاظ برخی آزادیهای اجتماعی بازتر شده است، اما هنوز آزادی سیاسی زیادی در چین برقرار نیست. بسیاری از چینیها در سالهای اخیر علیه سانسور، عدم دسترسی به اینترنت جهانی، آزادی بیان، آزادی تجمع، آزادی رسانه، آزادی ادیان و حقوق باروری دست به اعتراض زدهاند. اگر قصد مهاجرت به چین را دارید یادتان باشد با برخی مسائل در آنجا نمیتوان درافتاد! برای مثال فعالیت سیاسی مستقل در چین میتواند تبعات قانونی برایتان داشته باشد. اما اگر میخواهید به چین سفر کنید یا در دانشگاه درس بخوانید و تصمیم گرفتهاید که در فعالیت سیاسی وارد نشوید، چین برای شما کشور مناسبی محسوب میشود. رفاه نسبی در چین و وجود امکانات شغلی متعدد آن را به مرکز کار و تحصیل برای بسیاری از مردم جهان تبدیل کرده است.
آزادیهای اجتماعی در چین
بسیاری از آزادیهای اجتماعی در چین بیش از کشورهای خاورمیانه برای مردم فراهم شده است. آزادیهای فردی مربوط به انتخاب سبک زندگی وانتخاب پوشش در چین با معضل خاصی روبرو نیست. چین با وجود گزارشهایی از نقض حقوق بشر، نسبت به اغلب کشورهای خاورمیانه وضعیت سیاسی و اجتماعی بهتری دارد. درحقیقت رفاه نسبی مردم چین و رشد اقتصادی سالهای اخیر باعث شده اغلب طبقه متوسط شهری با نظام سیاسی چین مشکلی نداشته باشند. صنعت سرگرمی و گردشگری در چین چنان قدرتمند است که اغلب مردم پس از یک هفتهی سختِ کاری میتوانند بسته به وضع اقتصادی و فرهنگشان جایی برای گذران اوقات فراغت پیدا کنند.
اینترنت آزاد، ورزش و هنر در چین
در چین مردم دسترسی آزاد به اینترنت جهانی و استفاده از گوگل، یاهو، اینستاگرام، یوتیوب و … را ندارند و ناچارند از فیلترشکن استفاده کنند. با اینحال از نظر بسیاری از مردم، اینترنت ملی چین اینترنتی پرسرعت و فراگیر است و پاسخگوی نیازهای بخش اعظم جامعه است. برخی میگویند حتی نیازی به ابزارهایی همچون یوتیوب حس نمیکنند. سانسور در تلویزیون دولتی چین و سینمای پرمخاطب آن بسیار جدی است و هرسال بسیاری از هنرمندان به این وضعیت معترضاند، اما سینمای مستقل چین با مشکلات مربوط به سانسور چندان روبرو نیست. درواقع برای دولت چین مهم است که تولیدات هنری انتقادی نسبت به دولت، بر اذهان عده زیادی از مردم تاثیر نگذارد و مخاطب زیادی نداشته باشد.
چین هنرمندان، ورزشکاران و دانشمندان بسیار حاذقی در دانشگاهها و سایر نهادهای دولتی خود پرورش داده است. بودجه دولتی برای پروژههای هنری و ورزشی در چین بسیار چشمگیر است و دولت از این راه حمایت بخش اعظم بدنه اجمتماع را به دست آورده است.از آنجا که اقتصاد آن سالها روبه رشد بوده است فرصتهای شغلی بسیاری نیز در این کشور وجود دارد. مردم چین از این اقتصاد سرمایهدارانه جدید در کشور راضیاند چرا که تنها چند دهه پیش میلیونها نفر بر اثر قحطی جان خود را از دست داده بودند و مردم با فقر شدید دست و پنجه نرم میکردند.
حقوق بشر در چین
نهادهای حقوق بشری همواره گزارشهایی درباره نقض آزادی بیان و آزادی تجمع در چین میدهند. فعالیت سیاسی مستقل در چین باعث مشکلات زیادی میشود و فعال سیاسی باید پیش از هرچیز برادری خود را به حزب کمونیست دولتی ثابت کند! در سالهای اخیر بسیاری از روشنفکران چینی خواهان تغییر این قوانین سفت و سخت هستند. برخی به زندان رفتهاند و برخی از اصلاحطلبان چینی از درون حزب کمونیست معترض وضعیت هستند. بهعلاوه در چین تبعیضهای قومی و مذهبی نیز وجود دارد. سالهاست که دولت چین قوانین تبعیضآمیزی علیه تبتیها و مسلمانان اویغور در چین وضع میکند که به اعتراضات گسترده دامن زده است.
مهمترین نهادهای سیاسی چین کداماند؟
- کنگره ملی خلق: درواقع قانونگذاری در چین زیر نظر این کنگره است. این کنگره با بیش از دو هزار نفر عضو پرجمعیتترین بدنه پارلمانی جهان را تشکیل میدهد. مسئولین اصلی دولت همچون نخستوزیر و رئیس جمهور و اعضای اصلی حزب کمونیست با نظارت این کنگره تعیین میشوند و وظیفه نظارت بر عملکرد دولت نیز بر عهده کنگره ملی خلق است.
- ریاست جمهوری: رئیس جمهور چین در سالهای اخیر رئیس حزب کمونیست نیز هست. با اینحال در چین یک نفر حرف اول و آخر را نمیزند و کمیته و کنگره و تصمیمات مشارکتی دولتمردان حزب کمونیست است که تعیینکننده قوانین و نظام سیاسی کشور است. بنابراین رئیس جمهور چین نقش چندانی در اجرای قوانین ندارد و بیشتر نقشی نمادین دارد.
- کمیته دائمی کنگره ملی خلق: رئیس این کمیته بعد از دبیرکل حزب کمونیست و رئیس جمهور در رتبه سوم مقام سیاسی قرار میگیرد. این کمیته وظیفه نظارت بر قوانین و اصلاح آنان را بر عهده گرفته است.
آیا چین یک کشور کمونیستی است؟
احتمالا بسیاری از شما تصور میکنید که بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی دیگر کشوری که علنا حامی سوسیالیسم یا کمونیسم باشد وجود ندارد. جالب است بدانید که امروزه جمهوری خلق چین جزو معدود کشورهای جهان است که آشکارا نظام سیاسی کمونیستی اتخاذ کرده است. چین از ۱۹۲۱ میلادی که دولت سوسیالیستی خود را تاسیس کرد به این مشی سیاسی ادامه داده است. در چین دبیر کل حزب کمونیست معمولا فرد اول ممکلت به لحاظ قدرت سیاسی است و پس از آن رئیس جمهور قرار میگیرد. تمام قدرت رئیسجمهور در چین ناشی از حزب کمونیست است و آنچه رئیس جمهور میگوید، نظر حزب است و نه نظر شخصی خود. درواقع چین بهجز رئیس جمهور یک نخستوزیر هم دارد که معمولا عضو همان حزب کمونیستی کشور است. حزب کمونیست چین مهمترین وقدرتمندترین حزب سیاسی در این کشور است. برای عضویت در حزب کمونیست چین نیازی نیست که حتما سیاستمدار باشید. هرکس اعم از کشاورز، کارگر، هنرمند، کارمند و روشنفکر میتواند با پرداخت حق عضویت به حزب وارد شود. البته باید بدانید که عضویت در حزب با حق تصمیمگیری متفاوت است و هرکس نمیتواند به مناصب بالای حزبی برسد.
حقیقت این است که حزب کمونیست چین در دهههای قبل و اوج جنگ سرد فشارو خفقان اجتماعی و سیاسی بسیاری بر مردم چین وارد میکرد. مثلا تا چند دهه پیش برای بسیاری از نوازندگان چینی، استفاده از سازهایی همچون ویولون و پیانو ممنوع بود چراکه سازی غربی و نشانه تهاجم فرهنگی محسوب میشد. امروز با نگاهی به شبکههای اجتماعی میتوان فهمید که چین تا چه حد دچار تغییرات زیادی در برخورد با فرهنگ غربی شده است وبه مدرنیته روی آورده است.
حزب کمونیست چین در دهه پنجاه و اوایل دهه شصت میلادی چنان تصمیمات نادرستی گرفت که قحطی شدیدی سراسر کشور را فرا گرفت و میلیونها نفر از گرسنگی و بیماری جان باختند. مائو کسی بود که با روش اقتدارگرایانه توانست تغییراتی اساسی در اقتصاد چین ایجاد کند و در این راه بدنه مردم از دهقانان تا دانشجویان از او حمایت میکردند. به همین دلیل درسالهای بعد مردم چین به مائو لقب «مرد برتر چین» را دادند. از زمان مائو تا امروز تغییرات متعددی در ساختار حزب کمونیست ایجاد شده است. هرچند اقتصاد در چین دولتی و تحت نظارت دولت است اما با گسترش رفاه اقتصادی، آزادیهای اقتصادی مردم نیز نسبت به زمان مائو بیشتر شده است.
حالا که با بخشی از تاریخ معاصر چین و نظام سیاسی آن آشنا شدید نظر خود را درباره مهاجرت به چین برای ما بنویسید تا هم ما و هم سایر خوانندگان از نظر و تجربه ارزشمند شما بهره ببرند.